اس ام اس دلتنگي و شکايت خوابـت مي کرد

پيامک دلگير

درد دارد
وقتي مـي رود
و هـمه مي گويند
دوستت نداشـت
و تو نمـي تواني ثابت کني
که هرشـب
با عاشقانـه هايش
خوابـت مي کرد.

هميشه به من ميگن مثل بچه ي آدم رفتار كن…… من نميدونم مثل هابيل باشم يا قابيل!؟

بيچاره دلم
با ديدنت باز هم لرزيد
نميدانست تو همان بي وفاي ديروزي
بيچاره دل است
عقل ندارد

اين روزهــــــــــــــا
حس ميکنم جايي را تنگ کرده ام!!!
جايـــــي در قلــــــب تــــو
براي آم

اين اس ام اس رو ميزنم به سلامتي همه بي معرفتا که سخت مشغول شطرنج زندگي اند
و نميدونن ما مات رفاقتشون هستيم

من که پشت پا زدم به هر چه هست و نيست / تا که کام او ز عشق خود روا کنم
خود را نمي بخشم که زين پس به عاشقان وفا کنم.

چه اميد بندم در اين زندگاني که در نا اميدي سر آمد جواني
سرآمد جواني و ما را نيامد پيام وفايي از اين زندگاني

بيخودي به خودت زحمت نده!
اين بَذرهاي تنفــر
که در دلم مي کاري
هرگــــز جوانه نخواهد زد

مگر غير از وفا از من چه سر زد ، که دل را بي وفا خواندي و رفتي ، مگر غير از نگاهت به چشمانم که درزد ، که از ناز چشم خود از دل گرفتي.

خوبه که بدوني:
اون ستاره اى که از همه پرنور تره فقط مال تو نيست!
به همه چشمک ميزنه …!

من خود،به تو پرِ پرواز دادم،
اما…
به همه گفتم درب قفسش باز بود و…
پريد…